فرهنگ  عـــــاشورایی

این روز ها مصادف است با دهه محرم و واقعه کربلاو به همین مناسبت بازار یک سری از اصناف ازجمله تابلونویس ها داغ تر از قبل شده است یک عده ی دیگری هم با پوشیدن پیراهن مشکی یا ته ریش تغییر چهره داده اند عده دیگری هم بازار خواندنشان داغ تر از همیشه است وخلاصه عده زیادی این وسط جریان «آب گل آلود و ماهی » را راه انداخته اندکه البته طبیعی هم هست و همه ی اینها از کارکرد های این مسئله است.

مسئله ما نه با نحوه عزاداری مردم ونه با نحوه لباس و ریش و پیام تسلیت شان است که مسئله سر هدف از عزاداری شان است.بحث بر سر کسانی است که می روند عزاداری میکنند ،شیون و زاری می کنند و غافل از اینکه قیام گران عاشورا نیازی به شیون و زاری ندارند قیام گران عاشورا نیاز به ادامه دهنده راه دارند قیام گران عاشورا با این امید رفتند که کسی هست راهشان را ادامه دهند نه به این امید که پشت سرشان شیون و زاری راه بیندازند.مگر قیام امام حسین قیامی علیه کفر و ظلم و ستم حاکمان مستبد نبود مگر خود امام حسین نمی گوید اگر دین ندارید آزاد مرد باشید مگر امام حسین یک آزادیخواه نبود کسی که قیام و شهادت را بر زندگی ترجیح دادولی آیا ما واقعا" این چنین هستیم که در مقابل ظلم قیام می کنیم ؟ اگر این چنین است پس چرا در مقابل این همه ظلم خاموش نشسته ایم البته شاید این وسط اصلا" ظلمی صورت نگیرد ،نمی دانم .

با توجه به صدایی که از مسجد محل مان می آید همه اش دارند از پهلوی شکسته زینب و سر بریده حسین و زخم های این وآن صحبت می کنندو مردم هم بر سر و سینه می زنند.اما آیا واقعا" نیازی به این چیزها هست ؟ ایا اگر بخواهیم به عنوان دو انسان با هم مقایسه بکنیم پهلوی شکسته زینب در هزار و چهر صد و اندی سال پیش بد تر است یا بمباران شیمیایی زنان و کودکان عشایر بی گناه ایلام در چند سال پیش البته اینها هر کدام در جای خود ارزش خاصی دارند ولی مسئله ظلمی است که رواست به قول دکتر شریعتی «من در عجبم از مردمی که خود زیر ظلم زندگی میکنند بهر حسینی که علیه کفر وظلم برخاست بر سر و سینه می زنند.

البته برگذاری این مراسم خیلی هم بد نیست و کارکرد های مثبت و منفی فراوانی دارد از جمله کارکرد های مثبت آن اینکه مردم را دور هم جمع می کند تا به احوال هم بعد از یک سال که در مراسم قبلی همدیگر را دیده اند با خبرشوند همچنین کار کرد دیگر آن همین نذری هایی است که به در خانه ها حواله می شود از کارکرد های منفی این مراسم همان کار هایی است که جوانان پشت پرده انجام می دهندکه البته جدیدا" به یک رسم تبدیل شدده است.

با وجود همه ی این مسائل باز متولیان فرهنگی از فرهنگ عاشورایی صحبت می کنندو خواستار ترویج آن در جامعه هستند که البته در این کار کاملا" موفق بوده اند زیرا از نظر آن ها فرهنگ عاشورایی یعنی همان طبل و علم و نوحه و پیراهن مشکی و وای پهلوی زینب و وای سر حسین و وای دست آن یکی و وای پوست این یکی (به جای شعار آزادی و ازادمنشی حسین)و مهم تر از همه این مغز شویی هایی است که صورت می گیرد و روز به روز فرهنگ عاشورایی را غنی تر می کند.